يكشنبه, ۲۷ آبان ۱۴۰۳، ۰۱:۱۷ ب.ظ

درباره سايت

منجی عصر

بایگانی

پربحث ترين ها

محبوب ترين ها

پيوندها

تصاوير برگزيده

شبکه های اجتماعی

۶ مطلب با موضوع «طنزوسرگرمی» ثبت شده است

انسانیت جواد رضویان در اینستاگرام + عکس

 طنزوسرگرمی

به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو جواد رضویان با حضور در برنامه خندوانه گفت: من به اینجا آمدم تا بگویم ارادتمند شماییم و از بس پررو و خیره‌ام دست خالی به این برنامه آمده‌ام.

 

این کمدین در ادامه بیان کرد: هدف ما شاد کردن دل مردم است، ومن از تک تک شما خواهش می‌کنم همانطور که شمارو دوست داریم‌، شما هم ما را دوست داشته باشید‌، چراکه قطعا این انرژی که از شما به ما می‌رسد باعث حرکت و انگیزه می‌شود.

 

امین زندگانی هم در صفحه اینستاگرام خود از حرکت دیشب جواد رضویان تقدیر کرد و در این پست نوشت: سپاس جواد رضویان که با رفتارت نشون دادی که کمدینها سرشار از متانت و شخصیت و منش هستن میخندن و میخندونن چون عشق رو در قلبشون و بزرگواری و در روحشون پرورش دادن

 

دوست دارم جواد رضویان

طنز/پول خرد این زندانی در حبس 30 سکه است

 طنزوسرگرمی


ضمناً از زندانیا مبالغ ناچیزی! میگرفتم تا با موبایلم به خانوادشون زنگ بزنن. شکر خدا کار و بارم داشت سکه میشد که بر خلاف کنوانسیون ژنو و چندتا کنوانسیون دیگه، سکه و موبایلمو ازم گرفتن. ضمناً داشتم تو زندان اشتغالزایی! میکردم و چون دوره محکومیتم زیاد بود تصمیم داشتم یه صرافی اونجا بزنم.

به گزارش خبرنگار اتاق خبر 24

از یارو میپرسن شما چطور کسب درآمد می‌کنی؟ میگه از راه نویسندگی. میگن چطور آخه؟ میگه هروقت پول لازم دارم به بابام نامه مینویسم برام میفرسته!!

منم از روزی اومدم زندان تصمیم گرفتم رو پای خودم بایستم و دستم تو جیب خودم باشه، به خانواده گفتم یه مقدار آت آشغال! و سکه تو اتاقم هست برام بیارن و اونا هم سکه ها رو تو ظرف غذا قایم کردن برام آوردن!

حالا که قرار نیست زندانمو ببرن کنار دریا، قهوه آمریکایی بهم بدن، اسبمو نمیذارن بیارم تو زندان؛ حداقل بذارن موبایلمو بیارن شبا به اسبم زنگ بزنم صداشو بشنوم!!

چون تو زندان آدم نیازمند زیاد بود تصمیم گرفتم مث همیشه برم تو کار خیر! و به کسایی که بخاطر مهریه افتادن زندان سکه بدم البته موبایلمو لازم داشتم که ببینم قیمت روز سکه توبازار چقده!

ضمناً از زندانیا مبالغ ناچیزی! میگرفتم تا با موبایلم به خانوادشون زنگ بزنن. شکر خدا کار و بارم داشت سکه میشد که بر خلاف کنوانسیون ژنو و چندتا کنوانسیون دیگه، سکه و موبایلمو ازم گرفتن. ضمناً داشتم تو زندان اشتغالزایی! میکردم و چون دوره محکومیتم زیاد بود تصمیم داشتم یه صرافی اونجا بزنم.

حتی از گینس خواستم بیاد رکورد منو ثبت کنه، چون پول خرد من تو زندان 30 تا سکه است، فکر نمی کنم کسی توی زندان پیدا بشه که پول خردش اندازه من باشه.!

الان بشدت جای من تو بحران زباله های لبنان خالیه!، اگه اونجا بودم کل زباله ها رو یواشکی میفروختم و یه پولی به جیب میزدم و چارتا شعار م تو تجمع میدادم!

"طنز"دیگر قدر قلم را نمی دانیم

 دلنوشته طنزوسرگرمی ویژه ها

دیگر قدر قلم را نمی دانیم

حرمت و جای حرف و نوشته ها به چالش کشیده شده اند

قبلا ها دست هایمان را مشت می کردیم و قلم در دست می گرفتیم

بهای کاغذ های گران می پرداختیم

و حرف حساب می زدیم

انقدر که هرچه می نوشتیم قلممان کوچک تر می شد در برابر عظمت نوشته ها

راحت پاک نمی شد هر انچه حک می شد

اگر هم پاک می شد لکه ی سیاهی می ماند تا حواست را بیشتر جمع کنی

تا هرکسی هم که خواست آن را بخواند ، بداند که این متن خطا داشته است

عجب دنیایی شده است ، حرصم را در می آورد

آخر خودم همین متن را بدون در دست داشتن قلمی که اینگونه ستایشش کردم نوشتم

و دارم صفحه ی گوشی ام را لگد می کنم

وقتی مینویسم حس می کنم باید چیزی را بکوبم .... نه بسازم ... نه حک کنم ...

نشد هم پاکش می کنم

اصلا صفحه ی بعد ، چیزی که زیاد است جا ...

اشتباه هم نوشتم کسی نمی فهمد

اشک هم ریختم جایش نمی ماند

ماجرای «سگواپسی» و دغدغه‌های ارزشمند!

 طنزوسرگرمی رنگارنگ

اولی: شنیده‌ای که عده‌ای از خدا بی خبر چه به جان سگ‌ها آورده اند؟ با سرنگ پر از اسید به جان آنها افتاده و آنها را با زجر معدوم کرده اند. انگار نه انگار که سگ‌ها هم انسانند؛ اصلا برابری حقوق سگ و انسان آرزوی ماست؛ حقوق زن = حقوق مرد؛ اصلا سگ‌ها فرشته اند. سگهای سرزمینم خواهران و برادران ما هستند!!‌ حق حیات حیوانات سرزمینم فریاد من است!!‌ بد رفتاری با حیوانات = افزایش خشونت در جامعه؛

نامه ای به صادق زیباکلام

 طنزوسرگرمی رنگارنگ

نامه ای به صادق زیباکلام ۱ نظر

به گزارش خبرنگار دانشگاه «خبرگزاری دانشجو»،محمدرضا کردلو  نماینده‌ی یکی از آحاد دانشجویان ایران نامه ای را به صادق زیباکلام «استاد دانشگاه تهران»نوشت که متن نامه به شرح زیر است:

نامه‌ای به مدیون چکمه‌های رضاخان!

 

جناب آقای دکتر صادق زیباکلام

استاد محترم دانشگاه تهران و ...

سلام

و اما بعد

از اولین باری که شنیدم روی کرسی دانشگاه از رضاخان دفاع کرده‌اید چند سالی می‌گذرد. آنجا در دفاع از «پهلوی بی‌سواد چکمه‌پوش» گفته بودید: اگر رضاخان نبود باید در زمین دانشگاه تهران چغندر می‌کاشتیم! و یکی از دانشجویان روی سن آمده بود و در پاسخ به حضرتعالی گفته بود: دانشگاهی که می‌خواهد اساتیدی چون شما، ایضا بی‌استدلال، لیبرال و واداده و عاشق آمریکا تربیت کند، همان بهتر که زمینش را شخم بزنند و چغندر بکارند! آنجا در جواب همه وطن‌فروشی‌ها و مملکت به یغمادهی‌های رضاخان یک و حتی یک پاسخ نیاوردید و بی‌استدلال در دفاع از قلدر قزاق کم نگذاشتید.


حالا چند سالی می‌گذرد. شما هستید و هنوز در بعضی جراید و بعضی وقت‌ها در صدا و سیما از رضاخان به نحوی که می‌دانید دفاع می‌کنید. استاد تاریخ خوانده علوم سیاسی مختار است آنچه را که از تاریخ و سیاست می‌فهمد تحویل دانشجو دهد! البته هنوز درست نمی‌دانم مختار هست یا نیست؟